یکسال است که دل سیر همدیگر را ندیده ایم . او به نو بهار دلخوش است و از پس سرمای زمستان سر بر می آورد و جوانه می زند و شکوفه می دهد برایش فرقی نمی کند که ما سالها بدتر از ویروس کرونا به سرش آورده ایم. درختهایش را سوزانده ایم. نفسش را با اگزوز ماشینهایمان و دود کش های کارخانه هایمان بریده ایم . حیواناتش را منقرض کردیم و با فاضلاب و زباله هایمان آب خوش نگذاشته ایم که از گلویش پایین برود. او مانند ما نق نمی زند و غر نمی زند صبح به صبح استوری نمی کند آی دنیا من و شما یک مشت بدبختیم . دیشب باد آمد یکی از درختهایم شکست . برف آمد شکوفه هایم یخ زد . امروز کمر یکی از کوه هایم را ماشینهای سنگبری بریدند. او تن خسته و آسیب دیده از ما را به دست باد نوروزی می سپارد تا غبار از چهره اش بزداید و تن آلوده از زباله های ما را زیر بارش باران می شوید تا برای ادامه حیات آماده شود . او با صدای پرندگان سرخوش و از دیدن تلاش حیوانات برای ادامه زندگی سرمست می شود . درختان را صدا می کند تا روزگار را به عطر گلهایشان معطر و به رنگ جوانه هایشان مزین کنند. طبیعت در مقابل همه این سختی ها سختی های که ما به او تحمیل می کنیم دوام می آورد و شاداب زندگی می کند. شاید گلی که از زیر یک سنگفرش یا آسفالت بیرون زده بهترین نماد مقاومت و تلاش زمین برای ادامه حیات و بالندگی باشد. چیزی که ما مدتهاست فراموش کرده ایم .ما بخشی از این طبیعت هستیم با همان استقامت ، با همان اندازه توانایی برای تاب آوری و تحمل. درست یکسال است که زیر سایه هولناک بلای طبیعی یا شاید هم دست پرورده انسانی کرونا زندگی می کنیم . و روابطمان بخاطر این بیماری کم شده و هرچه از دنیای حقیقی دور شده ایم در دنیای مجازی بیشتر غرق شده ایم شاید در این یکسال بیشتر خبر خوانده باشیم و در صفحات اینستا گرام ،تلگرام واتس آپ، فیسبوک و …. پرسه زده ایم راست و دروغ را خوانده ایم از اینجا به آنجا برده ایم و اعصاب روان بهم ریخته از مصیبت کرونا را به ریخته تر کرده ایم و یاد گرفتیم که بیشتر به جای درمان از دردها بگوییم و حال همدیگر هرروز بدتر کنیم . در همه زمینه ها کارشناس شویم و به راحتی ساده لوح باشیم و هرچیزی را بپذیریم و اجازه بدهیم نا امید تر و ناتوان تر شویم در حالی که در بلا باید به هم امید دهیم . انگیزه دهیم راه درست نشان دهیم نه اینکه بنشینیم که و رقابت مجازی در انتشار مرگ دیگران، اخبار خلاف واقع و…. داشته باشیم .
مثال ما در شرایط یکسال گذشته چونان درختی است که تنه قطورش را بریده اند اما از کنار کنده بریده اش شاخ های جوان می روید و حیاتش ادامه می یابد و ما به عنوان بخشی از طبیعت توان روییدن و زندگی شاداب را داریم به شرط آنکه هر روزمان به آه و ناله نگذرد که ناله ها ریشه حیات را می خشکاند باید راه هایی نالیدن را بست و به امید چون زمین، خانه را از نو ساخت که ما اگر نوروز را جشن خود می دانیم از آن روست که خود را بخشی از طبیعت مقاوم می دانیم که راهی برای شادابی می یابد و به حیاتش ادامه می دهد و همین است که سالها از پس حمله ها و سختی ها بر آمده ایم و هنوز هستیم. ما چون زمین از پس طوفان های این زمستان سرد بهاری نیکو را درک خواهیم کرد.
نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی
لیلا شکوه فر- برای زمین فرق نمی کند که ما با ماسک های رنگارنگمان بیش از یک یکسال است که هراسان زندگی می کنیم.
لینک کوتاه : https://inhaftemag.com/?p=6859
- ارسال توسط : فاطمه توسلی
- 403 بازدید
- بدون دیدگاه