مردم در حال خرید شب عید برای سال جدید و پرسه زدن در خیابان بودند. شور و شوق بسیاری برای خانهتکانی و مهیا کردن همه چیز به بهترین شکل داشتند. تدارک سفر میدیدند و با خانواده و دوستان و آشنایان هماهنگیهای لازم را انجام میدادند ولی امسال همهچیز رنگ و بوی دیگری گرفته است.
به ندرت کسی دربارهی نوروز سخن میگوید. همه درباره کرونا صحبت میکنند. بیماری جدید و نسبتا ناشناختهای که هنوز درمان و خاصی ندارد و واکسنش هم در دسترس همهگان نیست و به دلیل شیوع بالا و خطرات و نگرانیهای بسیار، همه را از هم دور کرده است.
برای جلوگیری از شیوع بیماری و قطع زنجیرهی انتقال و حفاظت از جان خود، فعلا مجبور به حفظ خیلی از مواردی هستیم که قبلاً نبودیم ، تا این روزهای سخت بگذرد و سایهی بیماری از کشورمان رخت بربندد.
در این روزهای سخت همه چیز از سبک زندگی ، کارهای روزمره، تعاملمان با همسر، فرزندان و خانواده و دوستانمان دچار تغییر و دگرگونی شده است.
در این روزها دیدارمان با عزیزان بعضا از طریق ویدئوکال و نرمافزارهایی مثل اسکایپ و واتساپ شکل میگیرد و حتا کلاسها و امتحانهای بچهها نیز به صورت آنلاین برگزار میشود و نوروزمان نیز دیگر رنگ و بوی نوروز را ندارد.
در این روزهای جدایی نیاز به برنامهریزی داریم، چرا که سبکزندگیمان به شدت دچار تغییر و دگرگونی گردیده است. مدارس تعطیل شده، اکثر افراد موقتا خانهنشین شده و یا دورکاری میکنند و ساعت خواب و بیداری افراد خانواده نیز تغییر کرده است.
چند نکته از منظر روانشناختی برای کاهش استرس در این دوران و بهرهمندی بیشتر لازم به ذکر است. مهمترین نکته اینکه شرایط فعلی را به سان یک فرصت بنگریم، نه تهدید.
حال سوال اینجاست که چطور میشود به این روزهای سخت و تلخ و متفاوت معنا داد؟
شاید مهمترین قدم ما در این روزها همین باشد. اینکه من به عنوان یک مادر، یک پدر، یک فرزند و یک عضو جامعه، در این روزها چه قدم یا قدمهایی را میتوانم برای رشد خودم و حال بهتر خودم، خانواده و جامعه بردارم؟
بپذیریم که ما در برابر دیگران مسئولیت داریم و هر کدام در هر جایگاهی که هستیم سعی کنیم نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کنیم.
بسیاری از دوستان را سراغ دارم که اینروزها در فضای مجازی به فعالیتهای عامالمنفعه میپردازند و برای نیازمندان کمکهزینه جمعآوری و به خیریههای معتبر کمک میکنند. بسیاری در منزل کار میکنند، مطلب مینویسند، به خلق آثار هنری میپردازند، مطالعه میکنند، فیلم میبینند، آشپزی میکنند، نان میپزند و به ورزش و هزاران کار دیگر میپردازند.
ما نیز میتوانیم با توجه به شرایط زندگیمان، این زمان را غنیمتی بشماریم و به کارهایی بپردازیم که شاید سالهاست دوست داشتیم و فرصتی برای انجامش نداشتیم. هنری به صورت آنلاین بیاموزیم، از موزهها و نقاط دیدنی ایران و جهان به صورت مجازی دیدن کنیم.
به آشپزی، بازی و شادی با افراد خانواده بپردازیم و به این روزهایمان رنگ و بویی دیگر دهیم تا استرس و اضطراب ناشی از بیماری و اخبار بد در ما کاهش یابد و علاوه بر آن، این درس بزرگ را به خود و اطرافیانمان بدهیم که این ما هستیم که به شرایط معنا میدهیم و نوع نگاه ما میتواند شرایط، سبکزندگی و معنای زندگی ما را نیز تغییر دهد و ما را در جهت رشد بهتر و زندگی رضایتمندانهتر در هر شرایطی هدایت کند.
پس، ای مقلّب، قلبهایی را که سیاهند و این لطافتها را نمیبینند منقلب کن.
ای محوّل، آنانی را که باید تحولآفرین باشند و نیستند و نمیگذارند، متحول کن.
ای مدبّر، به ما تدبیر برسان. ما به باران تدبیر تو نیازمندیم. بر زمین خشک ما تدبیر بباران. ما از سیل تدبیر نمی ترسیم.
این کشور و مردم آن شایسته احسن حالند؛ پس حالشان را خوب کن!