5

تا اطلاع ثانوی انگشت تان را در دماغ تان فرو نکنید

  • کد خبر : 6838
  • ۰۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۹
تا اطلاع ثانوی انگشت تان را در دماغ تان فرو نکنید
می گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. خوب همین ضرب المثل نسخه آخرین سال قرن 13 هجری شمسی ما را پیچید و نشان داد تحت هیچ شرایطی نباید منتظر اتفاقات خارق العاده و شعف بر انگیز باشیم. البته سال های قبل هم که بهارمان نیکو بود، ما منتظر اتفاقات خارق العاده نبودیم.
  • اصلا یادمان نمی آید کی و چه سالی بهارمان نیکو بوده که تاپایان سال با همان دست فرمان به سمت نهایت خوشی رفته باشیم؟ امسال که دیگر نور علی نور بود. از اولش بساب بساب بود و بشور بشور.
    نه اینکه خانه تکانی را گذاشته باشیم برای روز های ابتدایی سال جدید، خیر! از دست یک عدد ویروس عجیب و غریب، زندگی مان به کلی عجیب و غریب شد. نامش کویید ۱۹ یا کرونا بود.می گویند اگر همه اعضای منتشر شده کویید ۱۹ را جمع کنید ۵ گرم هم نمی شود، اما همین مقدار، هفت و نیم میلیارد جمعیت کره زمین را به خاک سیاه نشاند. ما ایرانی ها را که خودمان روی خاک سیاه نشسته بودیم، به هسته داغ زمین نزدیک تر کرد.
    اپیدمی کرونا ویروس به پاندمی کرونا تبدیل شد و شستن و سابیدن مان افزون گشت. واقعا دماغ مان گمان نمی برد که برای اینکه انگشتمان را درونش فرو کنیم، نیازمند شستشوی بهداشتی و استفاده از الکل باشیم. قشنگ پیدا بود که از اول سال برایمان قیافه گرفته بود و پز خاص بودنش را به سایر اعضای بدنمان می داد. اصلا یک سرخوردگی عجیبی انگشت و دستان مان را فرا گرفته بود. کِی فکرش را می کردیم که قبل از ورود انگشت به دماغ مجبور باشیم خوب آن را بشوریم؟ حالا چشم مان اگر ناز و غمزه می آمد و گوشه اش را نازک می کرد، بازم مغزمان می پذیرفت؛ خوب بالاخره چشم است و بخشی از زیبایی بصری مان را بر عهده دارد. ولی خدایی دماغ آن هم از نوع ایرانی اش که خدا سخاوت مندانه با مقدار زیادی اضافات آن را به ما ارزانی داشته دیگر نباید در فرمت ناز و خاص بودن قرار می گرفت.
    البته دماغ های عمل شده هم می توانستند اندکی عشوه گری و لوندی کنند؛ اما همه دماغ ها انصافا شایسته قرار گرفتن در این موقعیت خطیر استراتژیک نبودند. هرچه نباشد، هزینه میلیونی صرف دماغ های عملی شده است و می تواند آپشن خاص بودن را از آن خود کنند.
    دهان مان هم دیگر به منطقه فوق حساس تبدیل شد. آنقدر که باید زیر ماسک کاورش می کردیم و بدبختی اینجا بود که نه ماسک بود و نه تجهیزات حمایتی دیگر. سازمان بهداشت جهانی یک بیانیه در خصوص کویید ۱۹ صادر کرده بود که چند راهکار مهم برای حفاظت از خود در برابر این ویروس یکذره ای اما مهلک داشت. اما شور بختانه هیچ کدام از تجهیزات مندرج شده در این راهکارها به راحتی یافت نمی شد.
    همین طوری که پیدا کردن الکل در اینجا کار ساده ای نبود، که اسلحه دفاعی مهم برای حمله به ویروس کرونا معرفی شد. فکرش را بکنید، انگار تخمش را ملخ خورده باشد، یافت نمی شد که نمی شد. آنقدر یافت نشد که مسئولان ارشد کشوری و استانی راه افتادند این طرف و آن طرف و دستور دادند تا آنهایی هم که الکل تولید نمی کردند، تولید کنند. تولید الکل با درصد بالا و صرفا برای ضدعفونی دست و سطوح. اینجا بود که نوادگان رازی و دوستدارانش به این فکر فرو رفتند که وقتی الکل دست و سطوح را ضد عفونی می کند، پس چرا آن را نوش جان نکنیم که احما و احشام مان را تمیز و پاکیزه کند و اگر ویروس می روسی وارد بدنمان شده، آن را منهدم نماید. این فکر نابخردانه آنقدر کشته داد که آمار مرگ بر اثر مصرف الکل صنعتی بیشتر از فوتی های ناشی از ابتلا به کرونا شد.
    حالا سازمان بهداشت جهانی مانده بود به چه زبانی برای مردم ایران بیانیه بدهد که بابا الکل صنعتی برای خوردن و ضدعفونی داخل بدن خوب نیست!؟ پس بی خیال شد و بر شستشو و استفاده از ماسک تاکید کرد تا اینکه وزیر بهداشت دلسوزمان به کل ویروس های جهان رکب زد و در اقدامی بی نظیر پروتکل بهداشتی وطنی را تدوین کرد و آنقدر در آن همه چیز لحاظ شده بود که به گفته خودش کل دنیا آمدند و ترجمه انگلیسی اش را از وزارت بهداشت گرفتند و بردند تا مثل ایران اقتصاد و کرونا را باهم کنترل کنند. فقط نفهمیدیم این اقتصاد ما که بدون کرونا در حال جان کندن بود، چطور با پروتکل های بهداشتی مقابله با کرونای سعید نمکی نجات یافت؟
    خلاصه اینکه سال مان با بشور بشور بساب بساب آغاز شد و تا همین لحظه ادامه دارد. اصلا پفک نمکی و شیر و نون لواش فکرش را نمی کردند که باید قبل از ورود به کابینت و یخچال و فریزر شسته و ضدعفونی شوند! بعد از بالا رفتن سرانه مصرف آب سازمان جهانی ههداشت پیام داد بابا انتقال از سطوح کمتر از ۴ درصد است و شما زحمت بکش همان دست هایت را بشور، شستن مواد غذایی و خوراکی و پوشاک پیش کشت. ما هم الکی گفتیم باشد و زورکی فقط ماسک زدیم.

    کرونا در کل چیز خوبی نبود، اما خوبی هایی داشت که نمی شود از کنارش گذشت. این یکذره ویروس به ما فهماند کرونا در فرمت چینی چیز بدی نیست و حتی قابل انکار است، اما اگر در بریتانیا تغییر شکل دهد و به سرزمین ما سفر کند، لقب کرونای انگلیسی را باید یدک بکشد. به ما فهماند که تدوین پروتکل های بهداشتی با حفظ اقتصاد و افزایش مرگ و میر و سقوط بورس و طلا و سکه می تواند در ید وزیر بهداشت باشد. اینجا که بوسه و بغل کردن و عشق دادن کلا چیز ناصوابی بود، کرونا همان نا صواب را غیر ممکن کرد و خیال دلسوزان و ایجاد کنندگان مانع برای نرفتن به بهشت را آسوده ساخت.
    تازه فهمیدیم کشور ما توان دارد واکسن بسازد، واکسن روسی وارد کند، واکسن های بدون آزمایش باکو را وارد و روی ما آزمایش کند و در حالی که بیش از ۲۳۰ میلیون جمعیت جهان نسبت به کویید ۱۹ واکسینه شده اند، ما با تزریق ۱۰ هزار دوز اول واکسن در پایین ترین رتبه در بین کشورهای محافظت کننده از جمعیت شان قرار داریم.
    پس فعلا با همین دست فرمان بشور و بساب مراقب خودتان باشید که نوروز قرن جدید را به تماشا بنشینید. نه خبری از واکسن هست و نه خبری از اقتصاد، پس برای زنده ماندن انگشت های دستان مبارک تان را بدون شستشو در دماغ تان فرو نکنید و تا اطلاع ثانوی ماسک بزنید و چشمات را نخارانید و از آب دهان پراکنی در انظار عمومی جدا خود داری کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    لینک کوتاه : https://inhaftemag.com/?p=6838

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
    قوانین ارسال دیدگاه
    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.