بــه عنــوان مثــال در فوتبــال، در صنعــت خــودرو، در گردشــگری و … . در ایــن بیــن بســته بــه اینکــه چقــدر آن بِیــس بیزنســی مردانــه اســت ورود سـینما هـم بـه آن عمیق تـر و کهن تـر اتفـاق افتـاده و بـی تردیـد تلفیـق سـینما و خـودرو از بقیـه ریشـه دارتـر اسـت، چـرا؟ چـون ماهیـت سـینما جنسـیتی مردانـه داشـت و تزریـق زنانگـی در شـاهرگ سـینما محصـول همیـن افـه هـای غربـی دهـه جـاری اسـت کـه معمـولا هـم تـوی ذوق مـی زنـد. تصـور کنیـد جیمـز بانـدی کـه بانوسـت و یـا خانمـی کـه قـرار اسـت «ترانسـپورتر» باشـد و نمونه هـای بـه شـدت فیک دیگـر مثـل «فرشـتگان چارلـی» و «ابـرزن».
*آغاز این رابطه از کجا بود؟
در هـر حالـی ماهیـت مردانـه سـینما و ماشـین سـبب شــده دستشــان از خیلــی قبــل گــردن هــم باشــد. بــرای دنبــال کننده هــای جــدی ســینما یــادآوری نمونه هایــی مثــل »Driver Taxi» جنــاب اسکورســیزی، »Job Italian The »سـاخته پیتـر کالینسـون، »in Gone 60 Seconds »سـاخته اچ بـی هلاکـی، تنهـا بدلـکاری کـه کارگـردان شـد، »Proof Death »سـاخته مـرد متفـاوت سـینما تارانتینـو، »Rush»بـه کارگردانـی مـرد کاربلـد سـینما ران هـاوارد سـری فیلم هـای ماشـین محوری و بسـیار پرفـروش »Furious & Fast »و »Transporter The »و بسـیاری از ایـن دسـت. ایـن رویـه هـر چـه جلوتـر رفــت فیلم هــای گیشــه پســندتری تجربــه کــرد و کمتــر اثــری ســاخته شــد کــه وجــوه ارزشــمندی داشــته باشــد تــا اینکــه جیمــز منگولــد بــا تجربــه کارگردانــی آثــاری همچــون »۱۰:۳ بــه یومــا ۲۰۱۰ ،» »شـوالیه و روز ۲۰۱۳ »و »لـوگان ۲۰۱۷ »درسـال ۲۰۱۹ ســینمایی دیدنــی «فــورد دربرابرفــراری» را ســاخت.
*داستان از چه قرار است
داسـتان فیلـم در سـال ۱۹۶۶ روایـت میشـود و بـه مسـابقات ۲۴ سـاعتهٔ لـه مانـز (The 24 Mans Le of Hours) میپــردازد کــه ایــن مســابقات قدیمی تریــن مســابقه خودروهــای اســپرت در جهــان اســت و به صــورت ســاالنه از ســال ۱۹۲۳ در نزدیکـی شـهر لومـان کشـور فرانسـه و در رشـتهٔ اسـتقامت برگـزار میشـود. در ایـن فیلـم شـخصیت کــرول شــلبی) بــا بــازی مــت دیمــون (طــراح ماشــین اســت کــه ماشــینی انقلابــی بــرای شــرکت فــورد میســازد کــه ایــن ماشــین توانایــی بــه چالــش کشــیدن ماشــین های شــرکت فراری را دارد و شــخصیت کــن مایلــز )بــا بــازی کریســتین بیــل(کـه فـردی نتـرس و راننـدهای حرفـه ای اسـت، قـرار اســت پشــت فرمــان ماشــین شــرکت فــورد بنشــیند.
*یک جایگزینی خوشایند!
البتــه بــه اســتناد اخبــار منتشــره گویــا پرونــده سـاخت فیلـم از فوریـه ۲۰۱۸ بـاز شـد و »تـام کروز« و »بــرد پیــت« نخســتین انتخاب هــا بــرای نقش هــای اصلــی بودنــد، امــا هــردو بــه علــت همزمانــی بــا پروژه هــای دیگــر نتوانســتند در فیلــم حضــور پیــدا کننـد و در نهایـت »مـت دیمـون« و »کریسـتین بیـل«جایگزیــن شــدند. هــر دو بازیگــری کــه تجربــه حضورشـان در آثـار تریلـرو مهیـج بسـیار موفـق بود. از »سـه گانـه بـورن« تـا »بتمـن« هـای آقـای نـولان. مــت دیمــون در نقــش کارول شــلبی )بنیانگــذار خودروســازی شــلبی و برنــد مشــهورتیونینگ خــودرو(، کریســتین بیــل در نقــش کــن مایلــز )راننـده تیـم فـورد در مسـابقات لمـان سـال ۱۹۶۶ ) وجــون برنتــال درنقــش لــی یاکــوکا (مدیرارشــد فــورد و پــروژهٔ موســتانگ) حضــور دارنــد.
*«تفاهم و تقابل دو مفهوم» کلیدی در فیلم
سـینمایی «فـورد در برابـر فـراری» بیـش از همـه مفاهیـم ورزشـی و دراماتیکـی کـه ارائـه میکنـد، بخوبـی توانسـته دو مفهـوم کلیـدی «تفاهـم و تقابـل» را در کنـار هـم بـه صـورت مـوازی پیـش ببـرد. از یک سـو اثـر در برخـی صحنه هـای اولیـه، بـه تضـاد جالـب فرهنـگ سـازمانی میـان فـراری و فـورد پرداختـه اسـت.«انـزو فـراری» کـه بـه کیفیـت، کالس و اعتبـار متعهـد اسـت و مثـل ترکیبـی از یـک رئیـس مافیـا و یـک فـرد قرونوسـطایی قلمـروش را اداره میکنـد و بـه فـورد بـه چشـم شـاهزادهای کـه بـه یـک کشـاورز روسـتایی برخـورد میکنـد، مینگـرد. بـا ایـن وجـود، »فـورد« هـم شـخصیت ترسـناکی دارد. او کسـی اسـت کــه بــا حضــورش افــراد زیردســتش را بــه لــرزه میانــدازد. امــا فــورد بــا قانونهایــش، گاهــی بقیــه را متعجــب میکنــد و زیردســتش لــی ایاکــوکا را بــه هــر کاری وادار میکنـد، تـا کمپانـیاش برنـده شـود. نمایـش تعامـل مشـترک ایـن دو شـرکت بـا وجـود ایـن فرضیـه کـه ایـن دو فرهنـگ هرگـز نمیتواننـد زیـر یـک سـقف همزیسـتی داشـته باشـند، مثـل همـان چیـزی کـه هسـت نشـان داده میشـود. تیـم فـورد بـه ایتالیـا سـفر میکنـد تـا بـا نامعقولـی خنـدهداری، ایـدهٔ ادغــام یــک حرکــت ناگهانــی را ارائــه دهــد. فیلــم فــورد در برابــر فــراری نشــان دهنده آزادی و فرصتهایــی اســت کــه انســانها در طــول زندگــی بــه دســت می آورنــد. نکتــه قابــل توجــه در ایــن فیلــم حــس رضایــت قلبــی انســانها اســت. شــاید اگــر یکــی از مــا بــه جــای کــن مایلــز بودیــم، در آخریــن لحظــات مسـابقه تصمیمـی متفـاوت میگرفتیـم. ولـی مایلـز بـا رضایـت قلبـی کاری را کـه دوسـت داشـت انجـام داد و از شکسـت نترسـید.
*نمایش وطن پرستی و نه ملت پرستی در یک اثر ورزشی!
هنـگام تماشـای اثـر، هـر چنـد بـا یـک فیلـم درام ورزشـی طـرف هسـتیم، امـا جالـب اینجاسـت مـا در فیلـم چنـد نـوع وطـن پرسـتی را میبینیـم. یکـی وطـن پرسـتی ایتالیایـی «انـزو فـراری» را میبینیـم بـا اینکـه ورشکسـته اسـت، ولـی وقتـی پـای مسـابقه درمیـان باشـد، حاضـر نیسـت کنـار بکشـد و ایـن را نوعـی توهیـن بـه خـود میدانـد. دیگـری وطـن پرسـتی کمپانـی فـورد را میبینیـم کـه فقـط بـرای منافـع شـخصی و سـازمانی اسـت و «هنـری فـورد دوم» کـه عملا یـک مدیـر مقتـدر را در چهـره او نمیبینیـم و فقـط میخواهـد، هزینـه کنـد تـا افتخـاری را بخـرد و حتـی درمیـان مسـابقه بـه راحتـی بـه رسـتوران مـیرود کـه شـام بخـورد، ولـی رقیـب او انـزو فـراری لحظـهای محـل مسـابقه را تـرک نمیکنـد و در نهایـت وطـن پرسـتی مایلـز را مشـاهده میکنیـم کـه بـا اینکـه شـخصیت کامـ ًا مغـروری اسـت، ولـی در نهایـت فـداکاری بزرگـی انجـام میدهـد. ایـن مـورد نیـز از دیگـر مـواردی اسـت کـه تماشـای ایـن اثـر را بـرای مخاطبانـش لذت بخـش می کنـد و در فرامتـن میتـوان بیشــتر بــه آن پرداخت.
*صریح و بی تعارف با مخاطب
در پایـان و بـا توجـه بـه اینکـه ایـن احتمـال وجـود دارد کـه شـما فیلـم را ندیده ایـد، پـس اگربـه دنبـال یـک تجربـه دو سـاعته و نیمـی بی خطـر هسـتید کـه فـارغ از داستان سـرایی، از نظـر بصـری جـذاب باشـد و صحنه هــای رقابــت ماشــینهای اســپورت را بــه ضمیمــه صــدای دلنشــین موتورشــان نمایــش دهــد،
پـس بایـد بـه تماشـای «فـورد علیه فـراری» بنشـینید. امــا اگــر داستان ســرایی در درجــه اول بــرای شــما قــرار دارد ومشــتاق شــنیدن داســتانی بدیــع هســتید،
انتظـارات شـما اصـلا بـرآورده نخواهـد شـد. اینطـور بــه نظــر میرســد کــه هــر ســال چندیــن «فــورد علیــه فــراری» در ژانرهــای مختلــف اکــران میشــود کـه همگـی در یـک ویژگـی یکسـان هسـتند؛ آثـاری کــه کارگردانــی بینقــص، امــا ســناریوی پراشــکالی را دارنـد.