به بهزیستی رفتم. گفتم مشکل مالی دارم. گفتند بودجهای از بهزیستی برایمان نیامده. برادرم و دخترم تحت پوشش بهزیستی هستند. بهزیستی ماهانه کمتر از ۲۰۰ هزار تومان به هر کدامشان میدهد. مگر معلول فقط اینقدر خرج دارد؟» نگهداری معلول، شرایط خاص خود را دارد. همین دیشب تا صبح جیغ کشید و نخوابید.
شاید هرگز نتوانیم زندگی سخت معلولان را درک کنیم. هرچه هم تقلا کنیم که خود را جای آنان بگذاریم و یا با خانواده مهربانشان همذاتپنداری کنیم هرگز نخواهیم توانست ذرهای از زجر و سختی آنان را بچشیم.
معلولان به عنوان یکی از بزرگترین اقلیتها که جمعیتی بالغ بر یک دهم جمعیت جهان و حدود ۲درصد تا ۱۱درصد مردم ایران (با توجه به تعاریف گوناگون معلولیت و تعدد و پراکندگی مراکز اعلام کننده آمار) را تشکیل میدهند، در اکثر موارد از روی ناچاری به فقر، بیکاری و انزوای اجتماعی تن در دادهاند .
بیشتر افراد دارای ناتوانی و معلولیت از آموزش، مسکن، ایاب و ذهاب، اشتغال و دسترسی به اطلاعات و زندگی اجتماعی مناسب بی بهره اند. بسیاری از آنها حتی از اقدام برای دستیابی به حقوق اساسی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود دور نگه داشته شدهاند و این بی عدالتی به وسیله کلیشهها، نگرشها و تبعیضهای ناروا که افراد دارای ناتوانی را وابسته و نیازمند به مراقبت میداند، تقویت و فراگیر شده است. در حالی که این افراد حق داشتن زندگی همانند دیگران را دارند .
متعاقب رشد جمعیت جهان، تعداد افراد دارای معلولیت نیز افزایش مستمر داشته است . جنگ و سایر اشکال خشونت، عدم کفایت مراقبت های بهداشتی، سوانح طبیعی و اقسام مختلف بیماریها از عوامل افزایش تعداد این افراد است. طبق ماده یك کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، ارتقای حمایت و تضمین بهرهمندی برابر و کامل افراد دارای معلولیت از کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین و ارتقای احترام نسبت به منزلت ذاتی آنها از ضروریات قانونی است . افراد دارای معلولیت، شامل کسانی میشوند که دارای نواقص طولانی مدت فیزیکی، ذهنی، فکری یا حسی هستند که در تعامل با موانع گوناگون امکان دارد مشارکت کامل و موثر آنان در شرایط برابر با دیگران در جامعه متوقف شود .
در قانون جامع حمایت از معلولان مصوب ۱۳۸۳ مواردی راجع به تعریف معلولیت ، مناسب سازی محیط اشتغال، حمل و نقل و ورزش، بیمه درمانی و تامین خدمات و وسایل کمک توانبخشی، مراکز نگهداری و توانبخشی، تحصیل و مسکن، نظام وظیفه و مسائل حقوقی و وظایف صدا وسیما در قبال معلولان را ملاحظه میکنیم که پیش پای همه این مواد و موضوعات خوب و ضروری ، مانعی به نام ماده ۱۶ و مشکل تامین اعتبار خودنمایی میکند .
همچنین از چالشهای قانون مذکور ،خلأ پیش بینی یک نهاد عالی نظارتی در قانون بود. از سویی طی این سالها شرایط محیطی و زمینه های اجرایی این قانون به نحوی تغییر کرد که برخی از مواد، موضوعیت یا زمینههای اجرایی خود را از دست دادند؛ به عنوان مثال در بند «و» ماده ۷ قانون حمایت از حقوق معلولان اشاره ای به الزام دستگاهها به اختصاص ۶۰درصد از پستهای سازمانی «تلفنچی» به نابینایان، کم بینایان و معلولان جسمی حرکتی شده بود که با روند خصوصی سازی و برون سپاری اینگونه مشاغل به بخش خصوصی، زمینه اجرای این بخش از قانون از بین رفت .
معلولان به دلیل وضعیت جسمی و روحی خاص خود احتیاج به مراقبت ویژه دارند و کودکان معلول به علت سن کمی که دارند، بدون مساعدت دیگران قادر به رفع حوایج خود نبوده و همچنین نیازهای ویژه خود را دارند که صرف معلول بودنشان باعث میشود از کمک و صیانتی مضاعف برخوردار شوند تا بتوانند از حقوقی که برای نوع انسان مقرر شده، برخوردار شوند هر چند این مراقبت ویژه و خاص نباید به نحوی اعمال شود که باعث انزوای آنان از جامعهای که در آن زندگی میکنند، بشود؛ بلکه باید در محیط طبیعی خانواده و به شکل عادی پرورش یابند تا آسان تر به کمبودهای ناشی از وضعیت جسمی و روانی خود عادت کنند .
نتیجه طبیعی مشارکت دادن معلولان در زندگی سیاسی و عمومی هر جامعه برابر ماده ۲۹ کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، این است که آنها اعم از ناتوانان جسمی یا ذهنی احساس خواهند کرد که در تصمیم گیریهای سرنوشت ساز جامعه همراه با سایر افراد به طور برابر شریکند و چه دستاوردی بزرگتر از این که همه افراد جامعه در فرآیند تکاملی جامعه مشارکت داشته باشند .
مشارکت کامل در جامعه، برابرسازی فرصت ها و مناسبسازی محیط اجتماعی برای معلولان ، سه مقوله عمدهای به حساب می آیند که در رابطه با این گروه باید مورد توجه قرار گیرند. درنتیجه، حمایت از حقوق کودکان معلول نیز درنهایت به بالا رفتن معیارهای حقوق آنها منجر خواهد شد .
نکته پایانی اینکه در این ایام سخت که هنوز درگیر بحران کرونا هستیم باید «همه با هم» بکوشیم و نگاهمان را عوض کنیم تا همراه و یاریگر افراد دارای معلولیت برای مواجهه با اثرات این ویروس منحوس باشیم و اقدامات مؤثری برای فراگیرتر کردن ادای حقوق معلولین به عمل آوریم. این مهم امکان پذیر نخواهد بود مگر آنکه چشم هایمان را بشوییم و جور دیگری به مقوله کمک به معلولین نگاه کنیم. باید باور کنیم که «مسئول حقیقی کمک به معلولان فقط سازمان بهزیستی نیست بلکه همه مردم، بخشهای دولتی، غیردولتی و سازمانهای انقلابی هستند که باید در این موضوع مهم یاری رسان یکدیگر و جامعه معلولین و خانواده های آنها باشند.