به گزارش مجله خبری این هفته؛ فرهنگسرای رسانه وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان با همکاری اداره ارتباطات رسانهای شهرداری به مناسبت روز جهانی ارتباطات وبیناری با عنوان «انقلاب ارتباطات و رسانههای اجتماعی» برگزار کرد.
مهدی منتظرقائم، دکترای پژوهش در رسانههای جمعی، کارشناس علوم اجتماعی و جامعهشناس در این وبینار با اشاره به تکلیف فردی افراد گوناگون در حوزه مصرف و تولید محتوا در رسانههای اجتماعی اظهار داشت: هماکنون وضعیت بهرهوری ما از رسانهها دارای ابهام و محل سوال است. باید از خود بپرسیم آیا در بهرهوری از شبکههای اجتماعی در حوزه فردی و شغلی به شکلی حرکت کردهایم که کمترین آسیب ممکن را ایجاد کند یا اینکه هنوز میتوانیم جنبههای مثبت را تقویت و از بروز تأثیرات منفی جلوگیری کنیم؟
وی افزود: همه ما در بهرهوری از شبکههای اجتماعی دارای تکلیف فردی، تکلیف اجتماعی در محیط پیرامون خود و تکلیفی بسیار گسترده بهعنوان یک شهروند در جهانزیست جمعی هستیم و باید بدانیم چگونه در مسیر تحقق عقل، خرد، فهم، خیال و تصور خود بهعنوان یک انسان با تمام ابعاد گوناگون خود حرکت کنیم تا کاربریهای مثبت از شبکههای اجتماعی افزایش یافته و جنبههای منفی آن کاهش یابد.
این جامعهشناس ادامه داد: در جهان جدید همگان باید مشارکت کنند تا از این وضعیت بلاتکلیفی و شرایط گذار به جهان جدید خارج شویم تا نقد و نظر هرچه بیشتری درباره جهان داشته باشیم. آزادی و تکثر عقاید ذات جهان جدید است و شخصی که نمیتواند حرف دیگران را بشنود، شیوه سخن گفتن او با نگاه از بالا به پایین است و فردی که نمیتواند با شنیدن نظر دیگران یک لحظه خود را رها کرده و خود را در جایگاه انسانی دیگر بگذارد و مواضع مختلف را درک کند، قطعاً در جهان آینده محکوم به فروپاشی است؛ خواه یک فرد معمولی باشد یا یک مدیر.
منتظرقائم انسانیتر شدن را جزء الزامات جهان جدید دانست و بیان کرد: انسانیتر شدن فقط از جنبههای مثبت نیست بلکه انسان جنبههای مثبت و منفی را توأمان دارد و منظور از انسانیتر شدن این است که جنبههای گوناگون وجود انسان بیشتر تحقق پیدا کند. هیچکس نمیتواند نظرات خود را مساوی با علم بداند چون زمانی که سخن میگوییم ترکیبی از علم و جهل و امیال خود را عرضه میکنیم و اگر گمان کنیم چیزی که میگوییم مساوی با علم است نه شمهای از آن، داریم جهل خود را عرضه میکنیم؛ بنابراین باید فاصله خود با علم، دین، هنر و زیباییشناسی را درک کنیم.
وی با بیان اینکه بشریت به سمت فردیتزدایی میرود، اضافه کرد: انسانهای خودخواه در آینده جایی برای زیستن ندارند. اگر من استاد دانشگاه هستم مساوی با علم نیستم بلکه وارث و حامل علم هستم. فهم این فاصلهها یکی از بزرگترین چالشهای معرفتی است که جامعه ما با آن روبهرو است. بخش زیادی از آفتها، تنشها، عدم صداقتها و چالشهای رفتاری در محیط های کاری به اختلاف میان «ممکن» و «محتمل» برمیگردد و اینکه در معرض پیامهای گوناگون بودهایم اما خودمان با خود به صلح نرسیدهایم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تکالیف روابط عمومیها در این جهان جدید تصریح کرد: گمان میکنم روابط عمومیها کمتر به چالشهای بنیادین شغلی و جهانزیستی خود واقف هستند و فکر میکنند اگر نقش روابط عمومی را بزرگ جلوه داده، بودجهای بگیرند و مدیربالادستی را خوب جلوه دهند موفق بودهاند. روابط عمومی جزء مشاغل و تخصصهایی است که فعالان آن باید جهانزیست جدید را درست و زیربنایی درک کنند تا بتوانند در آن درست عمل کنند و اینکه صرفاً با استفاده از چند تکنولوژی و ابزار آشنا باشند کافی نیست. بنابراین در این حرفه نیاز به بازتعریف فلسفی، اخلاقی، هستیشناسانه و معرفتشناسانه داریم و اگر یک اداره یا بخش روابط عمومی آن نتواند این جهانزیست جدید را درک کند، رفتاری که انجام میدهد نیز به نتیجه نمیرسد.
به گفته منتظرقائم، امروزه روابط عمومیها با شبکههای اجتماعی رابطه عشق و نفرت دارند. در گذشته کار روابط عمومیها به ارتباط با رسانهها و تولیدات محدود و عرضه آن خلاصه میشد اما امروزه کار روابط عمومیها به شدت دگرگون شده چون تولید اخبار و گزارش از انحصار رسانهها خارج شده است و اخبار پیش از این اینکه در صداوسیما، خبرگزاریها و روزنامههای محلی و ملی منتشر شود در شبکههای اجتماعی وایرال شده و عده زیادی آن را خواندهاند.
وی با بیان اینکه گاهی بحران خبری اتفاق میافتد اما رسانهها و روابط عمومیها در صحنه حضور ندارند و کنشگر آغازین نیستند، گفت: در واقع کنشگران بینهایت دیگری هستند که پیامها را تولید میکنند و روابط عمومیها در مقام پاسخگویی، توضیح دادن یا حتی توجیهگری قرار میگیرند. امروزه عملکرد و کارکردهای شبکههای اجتماعی خیلی خوشایند روابط عمومیهای کلاسیک نیست.
این کارشناس علوم اجتماعی با بیان اینکه معرفتی که جدا از ساختارهای عمومی در سطح افقی در شبکههای اجتماعی شکل گرفته خوشایند بسیاری از سازمانها نیست، افزود: هماکنون ارباب رجوع هر ادارهای میتوانند بهراحتی شبکهسازی کرده و دست به کنشهای جمعی بزنند که نمیتوان آنها را با روشهای معمول توجیه یا منصرف کرد. بنابراین مدیران و کارکنانی که به پاسخ فردی دادن عادت کرده بودند باید عادت کنند از این پس پاسخ جمعی بدهند.
منتظرقائم ادامه داد: در گذشته هر سازمان یا دستگاهی گزارش عملکرد سالانه منتشر میکرد اما اکنون بسیاری از بخشها بهجای این گزارشها، بیانیههای موردی منتشر کرده یا به ارباب رجوع پاسخ فردی ارائه میدهند در حالی که راهحل درست ارائه گزارش عملکرد با شاخصهای عینی و ملموس به ذینفعان و ارباب رجوع خود است. پس روابط عمومیها لایه تماس میان شهروندان و جریان مدیریتی هستند و اگر نتوانند میان ادراک، ذهنیت، رفتار و احساس شهروند با اداره و دستگاه ارتباطی دوسویه برقرار کنند در جامعه تصوری خوشایند از سلامت و درایت آن دستگاه و مدیر به وجود نمیآید.
وی با بیان اینکه از طرف دیگر شبکههای اجتماعی امکان تولید مستقل را برای روابط عمومیها فراهم کردهاند، تصریح کرد: در گذشته روابط عمومیها باید این تولیدات را از طریق رسانهها به دست مصرفکنندگان و ذینفعان میرساندند که مستلزم صرف هزینه هم بود اما امروزه امکان تولید محتواهای گوناگون و عرضه آن به تکتک بهرهوران در زمان دلخواه به صورت بسیار آسان فراهم است. بنابراین شبکههای اجتماعی برای روابط عمومی که بخواهد در مسیر دموکراسی و ارتباط دوسویه با جامعه هدف خود حرکت کند فرصت بسیار ارزشمندی فراهم کردهاند.
این مدرس دانشگاه شکستن کلیشهها و ساختارهای زبانی و بیانی در عرضه تولیدات، آشنایی معرفتی و ابزاری با فضای جدید و اهل قلم بودن را جزء الزامات روابط عمومیها در فضای امروز دانست.