حالا کارگاه های زیرزمینی نمور که فقر از سر و کولشان بالا می رود، نماد بارزی از بیکاری پنهانی هستند که حتی اقشار تحصیل کرده را هم دربر گرفته اند.
در روزهایی که کرونا با اقتصاد ما دست به یقه شده است، این کارگاه ها هر روز در حال افزایش است، نمادی از برده داری مدرنی که توانمندی های بسیاری را زیرسوال می برد.
بیشتر این کارگران یا بچه های کوچک هستند یا مردان و زنانی که به حداقل ترین ها هم راضی شده اند. آنها دراین کارگاه ها دیده نمی شوند و ترجیح می دهند بدون اینکه شکایت کنند، همین حداقل کار ارزان را هم داشته باشند.
اسامی این کارگران پنهان نه روی کاغذ است و نه در فهرست کارفرماها جایی دارند.آنها را نه آمارمی شناسد و نه در ارقام اقتصاد می گنجند. آنها با قراردادهای بدون ضمانت و نانوشته در کارگاه هایی که ماهیت کارگاهی ندارند، کار و زندگی می کنند و سهمشان از اقتصاد و تولید، به درصد بسیار ناچیزی محدود می شود.
گاهی یک پارکینگ یا اتاق کوچک یا حتی راهروی یک تولیدی، محل کار این کارگران است. خیلی هایشان با سابقه های طولانی بدون اینکه اعتراضی کنند در این کارگاه های پنهان، به کار مشغول هستند. در این مکان های زیرپله ای، انواع بیماری ها گریبانشان را می گیرد، اما درد نان بزرگتر است و شکلی پنهان از بیکاری و فقر را مثال می زند.
کارشناسان این نوع بیکاری را بسیار خطرناک توصیف می کنند و اعتقاد دارند که مشاغل زیرزمینی می تواند آفتی برای اقتصاد باشد.
رشد ۲۰ درصدی بیکاری پنهان
اکنون طبق آمار، بیکاری پنهان در برخی استانها به بیش از ۲۰ درصد رسیده است و این موضوع در اصفهان هم در حال افزایش است.
با وجود اینکه چندی پیش وزارت کار وجود ۳.۵ میلیون کارگر غیررسمی را رد کرد، اما همان زمان، نماینده کارگران در شورای عالی کار، بر این آمار صحه گذاشت و اعلام کرد که این رقم وجود دارد، اما در آمارها نیست.
دبیر اجرایی خانه کارگر و عضو شورای اسلامی اصفهان، در همین رابطه در گفت و گو با خبرنگار ما با انتقاد از ضعف های موجود گفت: متاسفانه کارگاه های زیرپله ای در اصفهان در حال افزایش است و این کارگاه ها با کمترین امکانات اقدام به سواستفاده از نیروی کار می کنند.
اصغر برشان افزود: متاسفانه با اینکه بارها گفته شده که کارگران می توانند بابت قراردادهای سفید امضا شکایت کنند، اما به دلیل تقاضای زیاد کار و نرخ بالای بیکاری، کارگران ترجیح می دهند که سکوت کنند.
وی ادامه داد: کارگران از نبود امنیت شغلی رنج می برند و همین موضوع باعث شده که کارفرماها و پیمانکاران هر طور که دلشان بخواهد با کارگر رفتار کنند.
با اینکه بحث بیکاری و ابعاد مختلف آن همواره یکی از دغدغه های بزرگ مدیران بلندمرتبه بوده است، اما در دورانی که نرخ بیکاری کلان شهری همچون اصفهان دو رقمی شده، ناگزیر از مشکلاتی است که به یک سرطان بدخیم تبدیل شده است.
علی موسوی، کارشناس اقتصاد این معضل را به شکل دیگری بررسی می کند و در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار داشت: معمولا افرادی که به این شکل تن به شغلی غیر از تخصص یا فعالیتی که در آن تبحر دارند می دهند، معمولا یا تولید کنندگانی بوده اند که به دلیل شرایط موجود به ورشکستگی رسیده اند و یا بیکارانی بوده اند که کار دیگری نیافته اند.
وی با اعلام اینکه این موضوع مثل یک دمل چرکی کوچک است که با بحرانی شدن وضعیت کار و اشتغال هر روز در حال بزرگتر شدن است ادامه داد: بازرسان کار باید با تیزبینی بیشتری نسبت به این موضوع بنگرند. به این دلیل که بیکاری پنهان موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و در اقتصاد ما تاثیرات ناگواری می گذارد .
نقش آفرینی در اقتصاد غیررسمی
این استاد دانشگاه نقش آفرینی در اقتصاد غیررسمی را نوعی بیکاری پنهان دانست و تصریح کرد: متاسفانه آمار دقیق و درستی از این نوع کارگاه ها وجود ندارد و آنچه که هست مخدوش و غیرواقعی است، به این خاطر که ترس از بیکار شدن نمی گذارد بسیاری از این افراد حتی شکایت کنند.
این کارشناس اقتصاد ادامه داد: محرومیت از حقوق اجتماعی و مزایای حقوق مصوب کار باعث می شود که جامعه جوان و فعالانی که می توانند نقش موثری در اقتصاد داشته باشند، به نوعی سرخورده بشوند و آنطور که باید و شاید نتوانند در اقتصاد نقش داشته باشند.
موسوی افزود: بسیاری از این کارگران از حقوق خود بی اطلاع هستند ولی اگر آموزش درست ببینند و به این موضوع برسند که با بهره مندی از حق بیمه و درمان و تامین اجتماعی، آینده خود را تضمین می کنند، رو به خوداظهاری می آورند.
این کارشناس اقتصاد تصریح کرد: امروز بعضی از کارخانهها، شرکتها، سازمانها و کارگاهها با معضل بیکاری پنهان مواجهند و نیروی کار آنها علیرغم اشتغال و درآمد، بهرهوری لازم را ندارند، این معضلی است که اگر به آن توجه نشود، معلوم نیست، چه ضربه هایی به اقتصاد خواهد زد.
وی با اشاره به اینکه معمولا افرادی که در شغل های کاذب مشغول هستند یا در محاسبات آماری محسوب نمی شوند، در جرگه بیکاران پنهان قرار می گیرند، ضمن اینکه شغل هایی مثل سیگار فروشی یا دست فروشی ارزش افزوده ای برای اقتصاد کشور و استان ایجاد نمی کند و در این شرایط رشد قابل قبولی در اقتصاد ایجاد نمی شود و هزینه هایی هم به جامعه تحمیل می شود.
موسوی راهکار برون رفت از این مشکل را تدوین برنامه ای مدون و مشخص دانسته و گفت: دولت نیازمند برنامه ای توسعه ای است برای تعادل عرضه و تقاضای اشتغال تا بتواند با این موضوع به یک ترازوی میزان برسد و در جامعه اشتغالزایی ایجاد کند.
اینکه دولت باید اول بداند که ما نیازمند چه تعداد شغل هستیم و تا زمانی که ما آمار درستی در زمینه اشتغال نداشته باشیم، نمی توانیم برنامه مناسبی هم در این زمینه برنامه ریزی کنیم.
گفتنی است؛ بر اساس آمارها، بیشترین بیکاری پنهان در گروه صنایع متفرقه ( ۷۵ درصد) و پس از آن صنایع کانی غیرفلزی (۸/۷۴ درصد) بوده و کمترین آن هم مربوط به صنایع نساجی، پوشاک و چرم (۲ درصد) و صنایع چوب (۶ درصد) است. میزان بیکاری پنهان در صنایع تولیدکننده فلزات اساسی بییش از ۵۳ درصد و در صنایع ماشین آلات برقی و غیر برقی و وسائط حمل ونقل نیز بیش از ۵۸ درصد بوده است. بالا بودن نیروی کار مازاد نه تنها موجب عدم کارایی و بهره وری در این صنایع شده، بلکه هزینه تولید آنها را بالا برده و از توان رقابتی آنها می کاهد.