از بازاری که رکود داشته و از مذاکراتی که به سرانجام نمی رسد. همه چیز گویا از همین جا شروع می شود. تنشی که از رسانه ها وارد خانه ها وذهن ها می شود تا فکر کنیم که همین فردا همه ما گشنه می مانیم و قحطی در راه است.
مشکل کمبود و تحریم ها در سیاست های کلان کشور همواره وجود داشته، اما موضوعی که این مشکل را حادتر می کند، سیل شایعاتی است که از پس آن در کوچه و خیابان همه گیر می شود، مثل یک اپیدمی مزمن ویروسی ناشناخته که خودخواهانه ذهن ها را تصرف می کند و خیلی وقت ها باعث می شود که گرهی که به وسیله دست باز می شود، اینقدر کور شود که با دندان هم باز نشود.
این موضوع چند وقت پیش هم اتفاق افتاد، وقتی که نه حرف تحریم ها در میان بود و نه از واردات جلوگیری می شد، آن زمان فقط نرخ ارز دچار نوسان شده بود و اول فقط حرف در مورد اجناس خارجی بود و اینکه به زودی با این قیمت دلار باید همه چیز را با قیمت چند برابر خرید (که البته در بازارهای لوازم خانگی و موبایل، لپتاپ همین طور هم بود) و بعد به شایعههایی در مورد تولیدات داخلی و تعطیل شدن کارخانهها هم رسید و اینجا بود که دیگر بعضیها تصمیم گرفتند، همه چیز را جعبهای و فلهای بخرند تا یک وقت دچار قحطی نشوند. تصمیمی که لااقل برای فروشگاهها سود زیادی داشت و برای خیابانها ترافیک و برای جیب خانوادهها، خلوتی!
همان زمان بود که توی بازار انگار قحطی دلار و یورو و طلا شده بود و همین جور قیمتاش بالا و پایین میرفت و به اصطلاح اساتید فن اقتصاد، انگار که اشتهای بازار سیری نداشت و هر چه سکه و ارز توی حلقش می ریختند، باز هم میخواست، اما این قحطی دست از سر کالاهای اساسی و مصرفی هم برنداشته بود و شایعه قحطی مثل وبا همه جا را گرفته بود تا جای سوزن انداختن در مغازه ها و خالی شدن قفسه ها نباشد.
تا آرام شدن اوضاع چند وقتی طول کشید، تا دوباره به اوضاع فعلی برسیم، اوضاعی که اگر خودمان بدترش نکنیم، آنقدرها هم که می گویند بد نیست. به هر حال سیاست های کلان و وجود تحریم ها امری است که کشور ما تجربه آن را بارها و بارها داشته و تجربه ها خودش می تواند، چراغ راه باشد، اما نه تا وقتی که خودمان جنگ شایعات را ایجاد کنیم.
شایعات، اما کار خودشان را کرده اند . شایعاتی که هر بار باعث می شود، شکر کمیاب شود و نادر و کره با کاهش ناگهانی در عرضه دو برابر قیمت فروخته شود. گوشت به بالاترین حد گرانی برسد و روغن در فروشگاه ها با صف های طولانی مواجه شود. این ها مواردی است که مثل یک سرطان بدخیم حال همه ما را به هم ریخته است تا شاهد صف های طولانی برای کالاهای اساسی باشیم.
شیوع کرونا نه تنها بر جان مردم رخنه کرده، بلکه اقتصاد و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده تا جایی که از ابتدای امسال تا کنون شاهد افزایش چند برابری اقلام معیشت و ضروری خانوارها در بازار هستیم.
تا جایی که از ابتدای امسال شاهد افزایش چند برابری قیمت اقلام از جمله لبنیات، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و این بار هم شاهد کمیاب شدن و افزایش قیمت چند برابری روغن خوراکی در بازار هستیم.
یکی از تولید کنندگان روغن در این باره می گوید: کمبود مواد اولیه و روغن خام مشکل اصلی تولیدکنندگان روغن نباتی و مایع در کشور است.
به گفته این تولید کننده، هیچ محدودیتی بر سر راه تولیدکنندگان روغن در کشور وجود ندارد و تنها مانع پیش روی تولید نبود مواد اولیه و روغن خام برای تولید انواع روغن نباتی و مایع است. از سویی دیگر بسته شدن مرزها در پی شیوع ویروس کرونا و عدم واردات مواد اولیه موجب شد که تولیدکنندگان روغن با مشکل تامین مواد اولیه روبهرو شوند.
ابراهیم علی رازینی، کارشناس و تحلیل گر اقتصادی معتقد است که قبل از تحریم، زمانی که برجام اجرایی شد روزانه دو و نیم میلیون بشکه صادرات نفتی داشتیم، اما با بروز تحریمها نمیتوانستیم این صادرات را داشته باشیم، ولی نگذاشتیم صادرات نفتی کشور صفر شود. این موضوع صادرات نفتی تبعات روانی داشت که مردم احساس کردند، ممکن است کمبود کالایی ایجاد شود در حالی که به این صورت نیست.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: پارسال یک عده واسطه نیز سبب شدن تا کالاهای اساسی گران در اختیار مردم قرار بگیرد، بنابر این مردم با این پیش بینی که شاید همین وضع در سال ۹۸ ادامه داشته باشد به خریدهای کاذب و انبار کردن هجوم آوردند.
رازینی تاکید میکند: مردم هیچ نگرانی در تامین کالاهای اساسی از جمله قند، شکر و برنج نداشته باشند، چرا که این اقلام در اختیار دولت است. دولت اطمینان خاطر از ظرفیت بالای ذخیره این اقلام در انبارها داده بنابراین ذخائر استراتژیک برای ذخیره چند ماه کالاهای اساسی داریم.
این تحلیل گر اقتصادی میافزاید: اگر قیمت برخی از کالاهای اساسی بخواهد افزایش یابد، قطعا از این ذخائر استفاده میشود، بنابراین عرضه این اقلام از طریق فروشگاههای زنجیرهای و میادین میوه و تره بار برای اطمینان مردم صورت میگیرد.
ولی حالا باید مراقب باشیم که شایعات خودش می تواند، سلاحی خطرناک باشد که کسی جلودار آن نیست، پاشنه آشیلی که می تواند، زودتر از تحریم ها ما را از پای دربیاورد. شایعه قحطی و اینکه شاید تا چند وقت دیگر چیزی برای خوردن هم نداشته باشیم و باید از حالا انبارها و پستوهای خانه هایمان را پر از اقلام مصرفی کنیم تا مبادا روزی روزگاری گرسنه بمانیم ،خودش می تواند مراحل تدریجی از بین رفتن یک تمدن را ایجاد کند. پس قبل از اینکه خودمان خودمان را از پای دربیاوریم و بازار شایعات را داغ تر از آن چیزی که هست پر حرارت کنیم؛ بیاییم و تدابیری برای بهتر شدن اوضاع بیاندیشیم، چرا که افتادن در جهنم شایعات، فقط دیگران را نمی سوزاند، بلکه ممکن است تا پشت درخانه های خودمان هم آمده باشد. پس به جای اینکه از زمین و زمان گله کنیم و هر آنچه هست و نیست را به آتش بکشیم، باید با تدابیر و راهکارهای درست پیش برویم و هر چند سخت و غیر قابل باور با آرامش به جنگ مشکلات برویم. شاید اگر کمی به عقلمان رجوع کنیم خیلی خوب متوجه شویم که با انبار کردن مواد غذایی، خریدن بی رویه دلار و طلا به واسطه اینکه ممکن است گران تر شود و بسیاری از معامله های اقتصادی دیگر که به نفعمان نیست تنها به گرانتر شدن اقلام مصرفی ما کمک می کند و این دود تنها به چشم خودمان می رود، پس بیایید حداقل در اوضاع فعلی که همه در یک کشتی نشسته ایم به فکر سوراخ کردن آن کشتی نباشیم …