به گزارش اینهفته ؛ نمی توان نادیده گرفت که در دنیای امروز فولاد با زندگی روزمره انسانها آمیخته شده است. مصرف سرانه فولاد در هر کشور نشانگر سطح توسعه یافتگی آن کشور است. براساس آمار در کشورهای در حال توسعه مصرف سرانه فولاد روز به روز در حال افزایش است و این مهم نشان از ویژگیهای منحصر به فولاد در مقایسه با سایر فلزات و مواد است.
در کشور ایران نیز اهمیت فولاد به یک اصل تبدیل شده است به طوری که طی سالیان گذشته تا به امروز رونق بخش های تولیدی، صنعتی، عمرانی، حمل و نقل و دیگر صنایع با توسعه جایگاه فولاد در ایران بطور ناخودآگاه مرتبط شده است. سیاستگذاران ایران با هدف بر روی سرمایه گذاری در بخش های فولادی (معدن و صنایع معدنی) برآن هستند تا با توجه به نیاز مبرم کشور و کاستی هایی که در دیگر بخش ها موجود دارد مصرف سرانه فولاد در کشور را بیش از پیش کنند.
اما باید توجه داشته باشیم که اهمیت به جایگاه صنعت فولاد در ایران از چند بخش قابل بررسی است و نیاز است که محققان و فعالان این صنعت بیش از هر زمان به آن بپردازند و گام هایی هدفمند در ایران برای حضور قدرتمندانه در بازار جهانی بردارند.
*حس ملی گرایانه به صنعت فولاد
برخی افراد در ایران بر این باورند که نباید به صنعت فولاد حس ملیگرایانه داشت چراکه این نگاه، غیراقتصادی است که توسط دولتها در صنایع غیرخصوصی در کشور ها بیان می شود. آنان بیان می دارند که راه توسعه، الزاما خصوصی سازی است و با این نگاه می توان صنعت فولاد ایران را دگرگون کرد. اما نگاه ملی گرایانه در این صنعت یک اصل غیر قابل انکار است چراکه فولاد بخشی از هویت یک کشور به شمار می آید و می توان با بهره گیری از آن نگرش ها را تغییر داد و حرکت به سوی توسعه را با دیدگاه حضور حداکثری در صنایع دیگر محقق کرد. صنعت فولاد در گرو سیاست ادغام نیست چراکه این کار مستلزم خصوصیسازی با هدف تغییر در نگرشها و الگوهایی می شود که پیشتر در آن چالش هایی را در دیگر بخش ها برای کشور به بار آورده است. البته در این میان تغییر نگاه سنتی مدیریت نیز یک الزام است اما نگرش “نه به حس ملی گرائی” بیش از آنکه تولیدگرا باشد سودگرا برای برخی افراد و گروه ها است. امروز نگاهها در بازارهای مالی به صنعت فولاد تغییر کرده است و سهامداران به سرمایهگذاری بلند مدت در فولاد متمایل شده اند اما تنها این مهم برای نادیده گرفتن حس ملی گرایانه کافی نیست و به طور حتم راه های دیگری نیز برای حل و بهره گرفتن از منابع مالی در صنعت فولاد وجود دارد.
*حمایت جامع از صنعت فولاد
صنعت فولاد سرمایه بر و نیازمند به تکنولوژی است. توسعه این صنعت در اقتصاد ایران همانند دیگر کشور های فعال در این صنعت نیازمند پژوهش و میزان حمایت دولت است. اگر نگاهی دقیق به حمایت هایی که گفته شده است در دولت های گذشته به صنعت فولاد ایران داشته باشیم متوجه خواهیم شد که شاخص حمایت بیشتر اسمی بوده است در صورتی که شاخص حمایت مؤثر بیان می دارد که شرکت های بزرگ همانند ذوب آهن اصفهان ، فولاد مبارکه و … نیازمند توجه حداکثری در تمامی بخش ها هستند. به گونه ای که حمایت مؤثری از تمام محصولات فولاد را باید شاهد باشیم و اگر براین باور باشیم که تمامی بخش ها تنها در چهار سال حمایت حداکثری را از شرکت های فولادی داشته باشند فراتر از مرزها پیش خواهیم رفت و علاوه بر تامین نیاز داخل و منطقه، بازار بسیاری از شرکت های فولادی در جهان را نیز تسخیر خواهیم کرد.
*صادرات محور اصلی ورود ارز و تکنولوژی
ایران دهمین فولاد ساز جهان محسوب می شود. جداول آماری مورد بررسی حاکی از آن است که مجموع صادرات تولیدات فولادی در سه ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹ به رقم ۳۸۸ هزار تن رسید که در مقایسه با ۷۵۸ هزار تن عملکرد دوره مشابه در سال ۱۳۹۸ کاهش ۴۹ درصدی داشت. همچنین براساس آماری دیگر فولاد سازان در نیمه نخست سال جاری با کاهش حدود ۳۳ درصدی صادرات نسبت به سال گذشته مواجه بوده اند. همانطور که آمار نشان می دهد گویا بیان “نه به حسن ملی گرایانه” و “نبود حمایت جامع از صنعت فولاد” منجر به عدم تمرکز در زمینه صادرات شده است. شاید این نیز مطرح باشد که تحریم های ظالمانه غرب، تنظیم بازار داخلی و ویروس کرونا دلیل این کاهش باشد اما کاهش ورود ارز منجر به عدم ارتقا تکنولوژی خواهد شد و این ۲ موجب می شود تا در آینده تولید صنعت فولاد با چالش مواجه شود. تغییر نگاه و رفع محدودیتهای صادرات فولاد کشور به طور حتم منجر به بهبود جایگاه صنعت فولاد ایران در جهان خواهد شد وضعیت صادرات فولاد با نگاه کارشناسانه به موضوع راهحلی عملیاتی برای صادرات فولاد می شود تا کشور بیش از این از کاهش صادرات فولاد متضرر نشود.
* محسن بیدی/ روزنامه نگار اقتصادی