علی سرزعیم: آمارهای اقتصادی سال ۱۳۹۸و چند ماه اخیر، روند رو به رشد تورم را نشان میدهد. برای توده مردم این وضعیت با رشد روزافزون قیمتها در کالاهای خوراکی خود را نشان میدهد و بهطور طبیعی آن را به تمام کالاها و کل اقتصاد تعمیم میدهند. وقتی وضعیت چنین است این خطر وجود دارد که بخش بزرگی از جامعه نسبت به حفظ قدرت خرید خود نگران شود و به طور طبیعی به دنبال ابزاری برای یافتن سپری در برابر تورم بگردد. برای کسانی که پساندازهای قابل توجه دارند، حضور در بازار مسکن و خرید سوداگرانه ابزاری سنتی در برابر تورم بوده است. برای کسانی که پس اندازهای کمتری دارند خرید خودرو، سکه یا ارز ولو به مقدار کم گزینه در دسترس بوده است.
اخیرا مردم بورس را روزنهای برای سود یا دست کم برای حفظ قدرت خرید تلقی میکنند. اگر باور بخش بزرگی از جامعه چنین شود، آن وقت باید گفت که انتظارات تورمی رقم بالایی را نشانه میرود و عملا نیز این انتظار خود را محقق خواهد کرد. نکته حائز توجه این است که حتی اگر دولت کسری بودجه نداشته باشد و بتواند همه نیاز امسال خود را از محل فروش شرکتها در بورس تامین کند باز هم این مشکل بر جای خود باقی خواهد ماند.
بنابراین سیاست پولی باید مدیریت انتظارات را هدف گیری کند. سوال مهمی که مطرح است این است که چه ابزاری به تحقق این هدف کمک خواهد کرد؟ به باور نگارنده در حال حاضر دو ابزار بسیار موثر است و میتواند کارآیی خوبی داشته باشد. ابزار اول انتشار اوراق مصون از تورم است. این اوراق وعده میدهد که به دارندگان اندکی بیش از نرخ تورم محقق شده در یک سال پرداخت خواهد کرد. به این ترتیب دغدغه از دست رفتن قدرت خرید برای توده مردم منتفی میشود و خطر دلاریزه شدن اقتصاد هم برطرف میشود زیرا همه میدانند تورم هرچقدر هم که باشد بازده بالاتری خواهند داشت. بنابراین هجوم به بازارهای دارایی مثل ارز، سکه، مسکن و حتی بورس متوقف میشود و آرامشی در بازار دارایی به وجود خواهد آمد. روشن است در وضعیتی که نرخ تورم ثبات ندارد، نمیتوان اوراق بلندمدت با نرخ مشخصی را منتشر کرد و انتظار داشته باشیم تا جامعه آن را بپذیرد. اوراق مصون از تورم با شناور کردن نرخ این مشکل را دور میزند.
خوشبختانه بانک مرکزی به دنبال کسب مجوز برای انتشار اوراق ودیعه است که بر حسب اطلاعات منتشرشده شباهت زیادی با اوراق مصون از تورم دارد. منتها بانک مرکزی وعده کرده که تنها ۵۰هزار میلیارد تومان از این اوراق منتشر شود؛ در حالیکه این رقم میتواند و به نظر نگارنده باید خیلی بیشتر از این ارقام باشد.
ابزار دوم سپرده های ارزی با پرداخت ریالی است. بسیار گفته میشود که در گذشته خلف وعدههای صورتگرفته اعتماد مردم را برای ایجاد سپرده ارزی با پرداخت ریالی مخدوش کرده است. حتی اگر این حرف درست باشد به این معنی نیست که وضع همیشه همینطور بماند. بانک مرکزی میتواند با اقدام مجدد اعتمادزایی کند. روشن است در ابتدای کار افراد کمی اعتماد خواهند کرد؛ اما به تدریج دایره اعتمادکنندگان فزونی خواهد یافت و جامعه به آن اقبال خواهد کرد.
نکته کلیدی در این تحلیل آن است که باید حساب اکثریت توده جامعه را از سوداگران جدا کرد. توده مردم اهل رانتجویی یا سوداگری نیستند و تنها یک دغدغه مشروع دارند و آن هم حفظ قدرت خرید است و قلبا مایل نیستند اقدامشان بیثباتی در اقتصاد ایجاد کند. به همین دلیل در سال ۱۳۹۷افراد سرشناس و مورد قبول مردم بهطور خودجوش مردم را به نخریدن دلار دعوت میکردند و بخش بزرگی از جامعه در برابر این وسوسه ایستادگی کردند.
باید با ابزارهای مالی این دغدغه عمومی بحق را برطرف کرد و حساب آنها را از سوداگرانی که دنبال سود کلان در یک اقتصاد رو به انقباض هستند جدا کرد. انتظار میرود این اقدام در کنار سیاست افزایش نرخ سود و رفع نگرانی در مورد کسری بودجه با فروش داراییهای دولت در بورس و انتشار اوراق کوتاه مدت بتواند دغدغههای موجود در مورد روند فزاینده تورم را مرتفع سازد و آرامش بیشتری در بازار دارایی مثل ارز، مسکن، طلا و بورس حاکم سازد.