21

فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

  • کد خبر : 1425
  • ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۹
فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

احمد ابراهیمی:  حجاب و پوشش زنان در تاریخ ایران فراز و نشیب هایی را به خود دیده است. در برخی از دوره ها پوشش از سوی حکومت ها مورد حمله قرار گرفته و در دوره هایی نیز مورد حمایت بوده است. اما در تمامی دوره ها، آنچه نمود دارد فرهنگ عفاف است که ریشه های […]

  • احمد ابراهیمی:  حجاب و پوشش زنان در تاریخ ایران فراز و نشیب هایی را به خود دیده است. در برخی از دوره ها پوشش از سوی حکومت ها مورد حمله قرار گرفته و در دوره هایی نیز مورد حمایت بوده است. اما در تمامی دوره ها، آنچه نمود دارد فرهنگ عفاف است که ریشه های خود را حفظ کرده و به نسل های دیگر انتقال یافته است.

    پوشش زن ایرانی پیش از اسلام

    با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس ها، سکه ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته هایی که تعدادی از آن ها به خارج از ایران منتقل شده اند، و یا نوشته های برخی از تاریخ نگاران، می توان چنین برداشت کرد که پوشاک زنان ایرانی عبارت از لباس های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین های بلند یا کوتاه بوده است.

    لباس های زنان ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می کرده اند.

    با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می بستند. زنان عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می کردند که تا به وسط ساق پا می رسیده است.

    پوشش زن ایرانی پس از اسلام

    بحث پوشاک زنان ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران (از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است که پیش تر درباره آن توضیح داده شد و زنان بالطبع از پوشش های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می کردند، آن هم در رنگ های مختلف زرد، آبی و سیاه. در همین رابطه، مینیاتوری از یک نسخه بسیار قدیمی در کتابخانه ملی پاریس موجود است که ترکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزم شاه و حرم های او در لشکر مغول را می نمایاند که دو زن، یکی با چادر سفید و دیگری با مقنعه و چادر سیاه نقاشی شده اند.

    کمی پس از این دوره، در اثر تماس با ممالک متمدن همسایه، به خصوص چین و افزوده شدن بر قدرت اقتصادی مغول ها، لباس ها تغییر شکل یافت و زنانه تر شد. زنان شوهردار بر روی پیراهن خود چیزی شبیه به کیمونوی چینی، که بسیار گشاد بود و جلو آن تا پایین باز و آستین ها نیز بسیار گشاد بود و تا نوک پا می رسید، می پوشیدند. کلاهی بر سر داشتند که از جنس حصیر یا پوست درخت بود. موهای زنان و طرز آرایش آن ساده بود. فرق را از میان سر، باز می کردند، گیسوان را دو تا می بافتند و بر شانه ها می انداختند و به این ترتیب موها از زیر کلاه نمایان بود.

    طبق آثار به جا مانده در نقاشی های آن دوران حجاب زنان ایرانی تا اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار تغییرات زیادی ندارد  تا اینکه در سالهای ابتدایی دوران قاجاریه روبند هم به آن اضافه می شود!

    فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

    فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

    دوران قاجاریه

    پوشش زنان در عهد قاجار تا دوره ناصرالدین شاه تغییرات زیادی را به خود نمی بیند .

    پس از مسافرت ناصرالدین شاه به روسیه و فرنگ و دیدن پوشش زنان آنجا، شاه زنان حرمسرا را واداشت تا چاقچورها (شلوار بلند چین دار مخصوص زنان) را کنار گذارند، شلیته های کوتاه سر کنند و سر و موی خود را نیز با روسری های سفید ساده بپوشانند! سلیقه شاه به تدریج از درون حرمسرا به بیرون سرایت کرد و بسیاری از زنان و دختران خواص نیز به آن گراییدند.

    تغییرات بعدی از زمان سلطنت مظفرالدین شاه تا پایان دوره قاجار بود. در این دوره، کت و دامن و لباس به شیوه فرنگی، به ویژه در میان زنان طبقه مرفه، افزایش یافت. خانواده های وابسته به دربار از این نوع پوشش استفاده می کردند و زنان روشن فکری چون «قرة العین» بهایی نیز بدون حجاب در جمع ظاهر می شدند.

    دوران پهلوی اول

    پس از مشروطیت و به قدرت رسیدن گروهی از طرفداران غرب، روند نوگرایی و تجددخواهی شکل تازه ای به خود گرفت و کم کم عقده های محبوس در سینه غرب زدگان گشوده شد. شعرایی چون عارف قزوینی و ایرج میرزا، اشعاری در مخالفت با سنن دینی و حجاب سرودند و برخی نویسندگان و علمای دین را به باد ناسزا و مسخره گرفتند. سال های پایانی سلطنت قاجار در حقیقت سال های انزوای روحانیت شیعه و دوران میدان داری تفکر غربی در ایران بود.

    وقایع نگاران از سفر رضاشاه به ترکیه به عنوان نقطه عطفی در حکومت پهلوی اول و عامل اساسی جلب توجه وی به موضوع کشف حجاب یاد می کنند. در بهار سال ۱۳۱۳، هنگامی که رضاشاه سفر خود را به ترکیه آغاز می کرد، همسر و دختران شاه برای اولین بار بی حجاب ظاهر شدند.

    بلافاصله پس از بازگشت از سفر، رضاخان در تدارک کشف حجاب برآمد. در این سال به آموزش و پرورش ابلاغ شد که لازم است معلمان و دانش آموزان بدون حجاب در مدرسه حاضر شوند؛ اما در بسیاری از موارد نسبت به رعایت این ابلاغ با مماشات برخورد می شد. این ابلاغیه خود مخالفت هایی را از سوی نیروهای مذهبی برانگیخت.

    پاسبان ها و مأموران حکومتی هر زن محجبه ای را در کوچه و خیابان می دیدند به تعقیب وی می پرداختند و گاه تا داخل خانه ها می رفتند تا چادر و روسری را از سر زنان بکشند. کار به جایی رسید که برخی از زنان برای حفظ حجاب و از ترس مقابله با مأموران مجبور شدند به مدت چند سال در خانه بمانند و جز مواقع خاص، که نیروهای حکومتی در کوچه و خیابان دیده نمی شدند، خارج نشوند.

    دوران پهلوی دوم

    پس از روی کار آمدن محمدرضا، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند، در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند.
    در مهرماه ۱۳۲۰ش، آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی طی نامه شدیداللحنی به نخست وزیر وقت، خواهان کم کردن فشار بر زنان محجبه شد و پاسخ مساعد دریافت داشت. بالأخره در سال ۱۳۲۳ش، آیت الله سید حسین طباطبایی قمی، از مراجع وقت، طی نامه ای از شاه تقاضا کرد کشف حجاب اجباری را لغو کند.پس از لغو کشف حجاب، زنان مسلمان به طور علنی باحجاب ظاهر شدند؛ اما در این دوره بیشتر زنان در خارج از خانه از چادر رنگی استفاده می کردند.

    البته برخی از زنان خانواده های بی تقید که طی چند سال طعم آزادی به سبک غربی را چشیده بودند، دیگر حاضر به بازگشت به فرهنگ حجاب نبودند. مهم ترین تفاوت کشف حجاب در عصر پهلوی اول و دوم این بود که کشف حجاب در عصر رضاشاه به زور سرنیزه و در عصر محمدرضا به پشتیبانی تبلیغات حکومتی، گسترش یافت.

    در واقع پهلوی دوم با برنامه ای حساب شده و از طریق رسانه های گروهی، مراکز آموزشی، ادارات و سینماها تلاش کرد تا زنان را به بی حجابی و برهنگی تشویق کند. وی می خواست با وارد کردن زنان به صحنه های اجتماعی، خود را مدافع حقوق آنان جا بزند، حال آنکه زنان نیز همانند مردان از ابتدایی ترین حقوق انسانی مثل حق انتخاب آزاد، محروم بودند. اما هر چه به روزهای پایانی عمر رژیم شاه نزدیک تر می شدیم، جریان رواج حجاب شدت می گرفت و اقشار گوناگون با انگیزه های متفاوت به پوشش اسلامی روی می آوردند.

    فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

    فراز و نشیب های حجـاب در ایـران

    پس از انقلاب اسلامی

    با توجه به اهمیتی که مبحث حجاب، پیش از انقلاب و نیز در جریان انقلاب پیدا کرده بود، طبیعی بود که پس از انقلاب هم انقلابیون در صدد ترویج، تعمیق و گسترش آن باشند. بنا بر این حجاب به عنوان امری ضروری تلقی شد و رعایت آن الزامی گردید. این مسئله اعتراضات اندکی را در پی داشت و برخی از اقلیت ها و گرایش های لائیک و ضددین، به اعتراض و راهپیمایی بر ضد آن دست زدند که با عکس العمل مردم و خصوصاً زنان انقلابی و محجبه مواجه شد و نهایتاً با حضور مردم در انتخابات و رأی دادن به جمهوری اسلامی، به تدریج حجاب در همه جامعه فراگیر شد.

     

    این هفته | inhaftemag.com

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    لینک کوتاه : https://inhaftemag.com/?p=1425

    ثبت دیدگاه

    مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
    قوانین ارسال دیدگاه
    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.