این روزها همبازی بورس شده ایم، به خاطر سرمایه ای که تا حالا سرگردان بود و قرار است پس از این سرش بر بالین بورس باشد. حالا چه بخواهیم و چه نخواهیم تنها گفتار روزمره و نقل محافلمان بورس است. بورسی که حتی به سهام عدالت هم رحم نکرده و امپراطور این روزهای بازار سرمایه شده است .
بازی یک بام و دو هوایی که برخی بر سر آن توافق دارند و برخی می گویند این همه جار و جنجال بر سر بورس کاری است بی معنی . از یک طرف دولت است و از طرف دیگر برخی از فعالان اقتصادی که اعتقاد دارند این همه تبلیغات کاری نادرست است و مانند حبابی است که معلوم نیست تا کی دوام می آورد و ممکن است هر لحظه بترکد. با این اوصاف، سیاست بورسی، بهترین ادبیات برای روزهایی است که از همه چیزمان می زنیم تا سرمایه ای اندک برای بورس بازی تهیه کنیم و قیمتش چند برابر شود.
هر چند خیلی ها می گویند به این شکل نگاه کردن به بازاری که سرمایه های کلان در آن رد و بدل می شود، نگاهی است سطحی و قابل استناد نیست .
اما زمانی که بورس به دست سفته بازان می افتد، این بازار مفهوم دیگری پیدا می کند، مفهومی که باعث می شود سودجویان از آب گل آلود و هوای غبارآلودی که راه انداخته اند سودهای آنچنانی ببرند. واقعیت هم این است که اگر سفته بازی در یک بازار اقتصادی به شکل گسترده رایج شود، ممکن است به سلامت آن بازار لطمه جدی وارد شود. گرچه برخی هم عکس این موضوع را قبول دارند و می گویند ورود این افراد به بورس، نقدینگی بازار را فراهم کرده و فاصله بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش را کم می کند. همچنین تولیدکنندگان را قادر می کند تا ریسک قیمت محصولات خود را پوشش دهند.
به هر حال باید این نکته را بپذیریم که کشور ما در اشکال مختلف به واسطه تحریم ها دچار مشکلات جدی شده است، اما این دلیلی بر این نیست که همه اشکال زندگی اکثریت قشرهای جامعه را دربرگیرد، بلکه به این خاطر است که مردم ما عمدتا اطلاعاتشان را از رسانه هایی می گیرند که یا غیر رسمی هستند و یا کانال هایی هستند که در تلگرام می خواهند با ایجاد تنش سودی را به جیب بزنند. این کانال ها که در فضای تلگرام مشغول فعالیت هستند با انتشار رقم هایی عجیب و غریب و نوسان دار نشان دادن بازار بورس در واقع بار زیادی از بازی رسانه ای در پازل کسانی که می خواهند آرامش مردم را برهم بزنند را بر دوش می کشند.شاهد این ماجرا هم مشخص است، قیمت هایی که در بازار رسمی وجود دارد و قیمت های بسیار بالاتری که در دهان ها می چرخد و با افکار مردم بازی می کند.
قیمت های بی سندی که دست بردار نیستند و گاهی ممکن است بازار سرمایه های مردم را در خطر بیاندازند و حبابی ایجاد کنند که مشکلات بعدی را بیشتر کند. اینها همه در حالی رخ می دهد که گویا در این وضعیت، نظارتی هم بر این تبلیغات نیست و هر کس راه خودش را می رود و هر کسی پیامی می دهد، حالا چه مخالف و چه موافق باشد فرقی نمی کند و از سر اعتقادات خود نقشی جدید به بازاری می دهد که معلوم نیست سر و تهش در فضای مجازی به کجا برسد.
دریا قدرتی پور
این هفته | inhaftemag.com